بار دیگر بازی قدیمی تفرقه افکنی بین مردمان هم ربان و هم فرهنگ در افغانستان و ایران تکرار شد. این روزها اخبار نادلپسندی شنیده می شود. آخوندی در خراسان به دست ازبکی سلفی مذهب چاقو زده می شود و موجی از تشویش و نگرانی افغانستانی های ساکن ایران را فرا می گیرد از آنسو برخی ایرانیان که از عمق توطئه های دشمنان ملت های فارسی زبان بی خبرند را علیه افغانستانی ها می شوراند و کار به توهین و تخفیف آنان کشیده می شود.

در آنسوی مرز خراسان نیز همین ماجرا پی گرفته می شود و عواطف و احساسات افغانستانی ها را تحریک می کنند و آتش فتنه بالا می گیرد، به سفارت ایران در کابل تعرض می شود و کنسولکری هرات به آتش گرفته می شود.

انگار تجربه تبر تقسیم استالین و تفرقه افکنی های هند برتانوی هنوز تا هنوز است مثل آتش زیر خاکستر گرم است و قرار نیست به این زودی ها خاکستر شود.دست های پنهان کدام سرویس استخباراتی در کار است؟

همزبانان بزرگ رودکی سمرقندی و مولوی ترمذی و فردوسی طوسی کجا با هم سر جنگ داشتند که حالا هراتی و مشهدی همزبان علم جنگ برافراشته اند. آن سلفی هم گر چه خود را ازبک می خواند اما فارسی گپ می زند و خواه ناخواه متعلق به حوزه فرهنگی زبان فارسی است.

برادران جهان فارسی یک جهان است، گر چه دشمنان نخواهند.