مي خواستم خود را از جنگ بر سر نام ها بر كنار دارم، اما نمي توانم اين نكته را ناديده گذارم كه اين جنگ نام ها هر ريشهء منطقه اي و محلي كه داشته باشد، نمي تواند از توطئه دشمنان اتحاد همه فارسي (تاجيك يا دري ) زبانان بر كنار باشد. همه ما مي دانيم كه امروزه دشمنان ملت آريا برآنند تا با دامن زدن به اختلاف هاي جزئي آتش نفاق و فتنه را در بين همزبانان سه كشور ايران، افغانستان و تاجيكستان شعله ور كنند. هدفشان نیز آن است كه با انكشاف بحث تمايز دري با فارسي، مانعي رواني در برابر اتحاد اين مردمان همريشه و همزبان ايجاد كنند.* و  گر نه چه كسي است كه نداند اين هرسه نام هاي يك زبانند. و هرسه درست و معتبرند و دلايل تاريخي اين نام ها نيز روشن است و بر كسي هم پوشيده نيست، مگر آنكه از مردمان عامي و كم سواد باشند. اگر به دلايل تاريخي تفاوت اين نام ها توجه كنيم، اختلاف از ميان برداشته مي شود.

 

اختلاف خلق از نام اوفتاد       چون به معني رفت آرام اوفتاد

....

صاحب سري عزيزي صد زبان    گر بدانستي بدادي صلحشان

مولاناي بلخ، مثنوي

 

 

تاريخ نگاران يونان باستان از آنجا كه با پارسيان بيشتر آشنا بودند به همه ايرانيان پارسي يا همان Persia مي گفتند و هنوز هم در كشورها و زبان هايي كه منشاء لاتيني دارند اين نام اعتبار و روايي دارد. عرب ها نيز به همين دليل همه ايرانيان را فرس مي ناميدند، به همين اعتبار تاريخنگاران اسلامي هم غالبا فرس و ايران را به يك معني بكار برده اند. اين است كه زبان رايج در سراسر ايران كه زبان گفتگوي بين الاقوامي همه ايرانيان بوده به زبان فارسي (يعني ايراني**) مشهور شده است. در اينجا منظور از فارس و فارسي، ايران و ايراني است نه فارس كه ناحيه اي در جنوب کشور ايران است. اين نامگذاري ريشه اي تاريخي دارد، همچنان كه ناحيه ديگر در جنوب کشور ايران، ايلام (عيلام) خوانده مي شود كه اين نام نيز دليل تاريخي خود را دارد. در بين فارسي زبانان کشور ايران، كسي زبان فارسي را زبان اهالي ناحيه فارس نمي داند، همچنان كه كسي ايلام امروزي را با تمدن ايلام كهن تداخل نمي كند.

 

علاوه بر آن اصطلاح فارسي يك مزيت ديگر هم دارد و آن عالمگير بودن اين نام است. اگر در هر زبان و هر كشوري از عنوان زبان فارسي استفاده كني، همگان مي دانند راجع به چه زباني گفتگو مي كني ولي بسياري نمي دانند دري يا تاجيكي چگونه زباني است. بهر روي تعصب دراين مورد گرهي از كار كسي نمي گشايد، حال اگر برخي دوست دارند اين زبان را دري يا فارسي دري بنامند ايرادي ندارد و لی ستيز با اين زبان در پوشش نام ها از كسي پذيرفته نيست.

 

 يك نكته ديگر: در همين کشور ايران كنوني گويش هاي متنوعي رايج است كه با زبان فارسي ريشه هاي مشترك دارند، ولي فهميدن انها براي بسياري از مردم ايران دشوار است در حاليكه اكثريت مردم کشور ايران در فهم دري يا تاجيكي - اگر از اندك كلمه هاي محلي بگذريم - مشكلي ندارند. حال چگونه مي شود كه اين مردم به صرف ايراني بودن مي توانند با هم همزيستي عالي داشته باشند اما كساني ديگر که به يك زبان گفتگو مي كنند، فقط به این خاطر  که در واحدهاي سياسي متمايز زندگي مي كنند نمي تواند همزيستي و همكاري های سودمند اقتصادی و فرهنگی داشته باشند؟

 این را بايد سياست مداران جواب دهند، كه گمان ندارم پاسخ روشن علمي يا حتي فرهنگي براي آن داشته باشند، شايد دلايل سياسي كه منافع آنان را تامين مي كند داشته باشند اما اين دلايل، برادران و خواهران را از برادر و خواهر بودن نمي اندازد.

 

قند جويی پند جويی ای جناب!

هر چه می جويی بجو

بی کران بحريست گوهر بی حساب

هر چه می جويی بجو

فارسی گويی، دری گويی ورا

هرچه می گويی بگو

لفظ شعر و دلبری گويی ورا

هر چه می گويی بگو

بهر من تنها زبان مادريست

هر چه شير مادرست

بهر او تشبيه ديگر نيست نيست

چونکه مهر مادرست

زين سبب چون شوخی های دلبران

دوست می دارم ورا

چون نوازش های گرم مادران

دوست می دارم ورا

                                              مومن قناعت

 

-------------------------------------------------------------------------

* منظور از اتحاد این نیست که این کشور ها یکی شوند زیرا حتی اگر این تمایل در بین مردمان این کشورها هم وجود داشته باشد بنا به مقتضیات بین المللی، اقتصادی و فنی در زمان حاضر به نظر نشدنی می آید، اما می توان به چیزی شبیه اتحادیه اروپا فکر کرد.

**منظور من از ایران در این نوشته غالبا ایران فرهنگی و تمدنی است که گستره وسیعی از دریاچه آرال و کوههای پامیر تا کوههای کردستان سوریه و از کوههای قفقاز  تا سواحل جنوبی خلیج فارس را در بر میگیرد، یعنی میراث ساسانیان و سامانیان.

 

ما که خود پرورده یک مادریم،

تاجیک و ایرانی و افغان چرا؟            لایق شیر علی

 

خواهی دری بخوانیش و خواه تاجیکی در سه نماد جلوه یکتاست فارسی

 

مشکلات زبان فارسی در تاجیکستان